در فضای کارآفرینی امروزه رویدادهای جدیدی به منظور ایجاد فضای رقابتی بهتر و پیشرفت سریعتر در حوزههای مختلف صنعتی و خدماتی طرح ریزی شدهاند. یکی از این رویدادها ریورس پیچ یا چالش معکوس است. در این رویداد سازمانها و صنایع و شرکتها نیازهای خود را برای تیمهای استارتاپی ارایه میکنند و تیمها محصولات و خدمات نوآور خود را به بهترین شکل ممکن متناسب با نیازهای آن مجموعه خلق میکنند.
در استارتاپ تیکآف که در استودیو تافردا برگزار شد، از همین روش استفاده شد و تافردا توانست با روش چالش معکوس و یا ریورس پیچ، مشکلات حوزه خودرو را برای تیمهای استارتاپی تشریح کند و در نهایت تیمها با طی کردن یک پروسه فشرده و عملی ایدههایی را جهت رفع این مشکلات خلق کنند.
برگزار کنندگان این رویداد نگاهی به استعداد افراد با پیش زمینهها و علاقهمندیهای مختلف همچون کد نویسی، برنامهنویسی، گرافیک، فناوری اطلاعات، تولید محتوا، مدیریت و کارآفرینی خواهند داشت و کسب و کار کارآفرینان توسط فرد یا ارگان دیگری که از زاویههای متفاوتی به تجارب آنها نگاه میکند؛ میتواند دید بسیار مناسبی به آنها جهت پیشبرد هرچه بهتر فعالیتشان بدهد و در نهایت میتوانند به راه حلهای نو آفرینانهای جهت حل مسائل فکر کنند.
محلی شروع کنید و ملی فکرکنید
ریورس پیچ یک رویداد کارآفرینی تقاضا محور است. در این رویداد نقشها معکوس هستند، به این معنی که استارتاپها ایدههای تجاری خود را به مخاطبانی از سرمایهگذاران، نمایندگان شرکتها، مربیان استارتاپ یا سایر افراد علاقهمند ارایه نمیکنند. بلکه سرمایهگذاران و نمایندگان شرکتها مفهوم کسبوکار، چالشها و موارد مشابه خود را به استارتاپها ارایه میدهند.
در این طرح شرکتهای چند ملیتی و سرمایهگذاران ایدههایی را برای استارتاپهای جدید و آینده مطرح میکنند. این رویکرد مزایای زیادی دارد؛ کارآفرینان جدید میتوانند با هم باشند اما ممکن است ندانند که با کدام مشکل باید مقابله کنند. این شرکتها با تجربه چندین ساله خود، چالشهای جدید در بازار را میشناسند و میتوانند به کار آفرینان مشتاق کمک کنند تا هدفی پر بار و سودآور پیدا و سرمایهگذاران هم ایدههایی را که مورد علاقهشان است تامین مالی کنند. به جای سیستمی که ایدههای خود را به سرمایه گذاران ارائه کند میتوان آن را به طور معکوس و با تضمین بسیار بالاتری برای تامین مالی داشت. این ریورس پیچ همچنین شانس کار روی پروژهای که ممکن است ماهها بعد غیر ضروری یا اشتباه تصور شود را به حداقل میرساند.
ریورس پیچ با سرمایهگذاران
سرمایهگذاران و استارتاپها در این قالب تغییر سمت میدهند. سرمایهگذار خود و اولویتهای خود را معرفی میکند و مخاطبان را استارتاپیها تشکیل میدهند که به دنبال تامین مالی هستند و امیدوارند از این طریق بتوانند نظر سرمایه گذاران را به دست آورند. این قالب «پیچ» نامیده میشود. زیرا ساختار این رویداد شبیه به یک طرح سرمایهگذاری معمولی است، محدودیت زمانی مشخصی برای هر ارایه وجود دارد. برای مثال 5 دقیقه برای هر ارایه و همچنین برای جلسه پرسش و پاسخ بعدی زمان مشخص میشود.
ریورس پیچ با شرکت ها
در این قالب، نمایندگان شرکتها با طرح پیچ (7 دقیقه ارایه و 7 دقیقه پرسش و پاسخ) شرکت خود و طرحهایشان را معرفی میکنند. در این فرمت خاص تمرکز بر چالشهایی است که شرکتها در زمینه تحول دیجیتال با آن مواجه هستند. هدف این طرح، انتقال چالشهای شرکتها در قالب یک پرزنت به شرکتهای دانش بنیان و استارتاپها و ترغیب نوآوران برای یافتن راهحل برای این شرکتها است.
جذب استارتاپها برای تقویت نوآوری
شرکتهایی از جمله Bosch, Bayer & Aflak از طرح ریورس پیچ استفاده میکنند. این شرکتها چالشهای تجاری را مطرح میکنند و برای حل آن به استارتاپهای برنده پول پرداخت میکنند.
این طرح یک رویکرد هدفمندی به شرکتها ارایه میدهد تا آنها یک مشکل تجاری را در دنیای واقعی بیان کنند و کارآفرینان را برای حل آن استخدام کنند. براساس یک مطالعه نوآوری گارتنر، 90 درصد از شرکتهایی که برنامه نوآوری دارند، به طور مستقیم با استارتاپها کار میکنند.
اریک ون امرن، تحلیلگر گارتنر، در گزارشی در مورد اقدامات مدیران ارشد فناوری که در هنگام کار با استارتاپها باید انجام دهند نوشت؛ استارتاپها معمولا به بودجه، دیده شدن یا دسترسی به مشتریان نیاز دارند و خلاقیت، سرعت و توانایی اجرا را به همراه دارند. شرکتها تمایل دارند بودجههایی را برای نوآوری اختصاص دهند و آنها تشنه آزمایش در تحقیق تغییر کنندگان بازی دیجیتالی هستند.
ریورس پیچ در پیتسبورگ
در ماه می، شرکتهای بایر، بوش، فیلیپس، هایمارک، هلث و ریوتینتو در اولین چالش پیتسبورگ معکوس و نوآور که توسط آزمایشگاه استارتاپی دانشگاه کارنگی ملون برگزار شده بود، شرکت کردند. در آغاز این رویداد که توسط تسریعکنندههای فعالیتهای نوآور حمایت میشد؛ شرکتها چالشهای گسترده و محدود خود را برای بیش از 200 استارتاپ محلی و کارآفرین که در حوزههای علوم زندگی، یادگیری ماشینی و دستگاهی و هوش مصنوعی فعالیت داشتند مطرح کردند. باب استارزینکی، مدیر توسعه کسبوکار درباره این رویداد اعتقاد دارد که هدف این فعالیتهای نوآور تحریک بخش فناوریهای نوپا در پیتسبورگ است. جایی که فعالیت، تحقیق و توسعه قوی عمل میکند. او میگوید که شرکتها به شدت علاقهمند به پرورش نوآوری در خارج از چاردیواری خود هستند.
کریستوفر مارتین که مدیر مرکز تحقیقات و تکنولوژی (RTC) در پیتسبورگ است میگوید که شرکت بوشBosch به نرم افزار تحلیلیای علاقهمند است که میتواند به شرکتهای خرده فروشی کمک کند تا رفتار مشتری را بهتر درک کنند، جایگاه محصول را بهبود ببخشند و یا کارکنان را مجددا در جای خود مستقر کنند. برای مثال چنین نرم افزاری به تعیین این که خریداران ممکن است به کدام قفسهها توجه کنند کمک میکند و یا اینکه چه زمانی صفهایی پر از افراد که سعی در بررسی آنها (محصولات) دارند، تشکیل میشود.
همه این موارد در حالیست که بسیاری از خرده فروشان در پی آزمایش چنین فناوریهایی هستند و SAST هم در تلاش است تا با ایجاد یک سیستم عامل که توسعه دهندگان شخص ثالث بتوانند برنامههای خود را بسازند و اجرا کنند، بازار را برای آنها یکپارچه کند. مارتین این رویکرد را مکمل دیگر تلاشهای نوآوری میداند و میگوید که این یک فرصت خوب برای ایجاد چالش متمرکزتر خواهد بود.