درخواست جذب سرمایه
انتشار
16 فروردین 1401

معیارهای سرمایه‌گذاران برای پذیرش یک استارتاپ‌

هر سرمایه‌گذاری برای ورود به دنیای استارتاپی خود معیارها و شرایط خاص خودش را دارد و از آنها پیروی می‌کند و برای اینکه این معیارها را بتواند با استارتاپ مورد نظر همسو کند باید به اصل‌های متعددی توجه کند تا میزان ریسک را اندازه‌گیری و پیش‌بینی کند. در ادامه به چند اصل مهم که ممکن است از نظر سرمایه‌گذار معیار تلقی شود اشاره می‌کنیم.

پیدا کردن فرصت‌ها در بازارهاى پویا

در بسیاری از موارد سرمایه‌گذارها باتوجه به علاقه‌ای که دارند، زمینه فعالیت خودشان را پیدا و ورود می‌کنند و بر همین اساس است که نوع فعالیت استارتاپ برای سرمایه‌گذاران جذاب است. اما بسیاری از سرمایه‌گذاران هم هستند که زمینه فعالیت تاثیری در ورود آنها ندارد و تنها به سودآوری کسب‌وکار اهمیت می‌دهند.

در دسته دوم سرمایه‌گذار بازارهای پویا و فرصت‌ها را شناسایی و بر اساس آن پیشنهادهای موجود برای سرمایه‌گذاری را بررسی می‌کند و در صورت همسویی وارد بازار می‌شوند.

توانایی اجرایی تیم

از معیارهای بسیار مهم و کلیدی که هر سرمایه‌گذاری را می‌تواند برای ورود به حوزه استارتاپ وسوسه کند، تیم اجرایی و فنی یک کسب‌وکار است. اگر تیم فنی و اجرایی دارای قابلیت‌های منحصر به‌فرد و حرفه‌ای باشد، یک مزیت موثر و قابل اتکا برای استارتاپ محسوب می‌شود که می‌تواند از آن برای ارائه به سرمایه‌گذاران استفاده کند.

کشش تجاری و مالی

هر کسب‌وکاری در بازارهای مختلف با توجه به نیازی که در مشتریان ایجاد می‌کند، به همان میزان تقاضا هم ایجاد می‌شود. اگر بازار و نیاز مشتریان به این کسب‌وکار به حدی باشد که قابلیت رشد و توسعه داشته باشد، بدون شک می‌توان از سرمایه‌گذاران مختلف برای توسعه محصول و بازار استفاده کرد.

پس کشش تجاری محصول و سودآوری و گردش مالی در هر بازاری می‌تواند یکی از معیارهای اساسی و تاثیرگذار برای سرمایه‌گذاران باشد.

میزان سرمایه درخواستی

هر کسب‌وکاری با توجه به بزرگی و سهمی که در بازار دارد ارزش‌گذاری می‌شود و میزانی هم که امکان رشد و کسب درآمد برای آن متصور می‌شویم رابطه مستقیمی با مبلغ جذب سرمایه دارد؛ در این حالت کارآفرین با اندازه‌گیری مدل توسعه محصول در بازار پیشنهاد جذب سرمایه را مطرح می‌کند و این سرمایه‌گذار است که باید این پیشنهاد را با توان و معیارهای خود مطابقت بدهد.

در خیلی از موارد کسب‌وکار برای سرمایه‌گذاران جذاب است، اما توانایی ورود را ندارند و البته برعکس این مدل هم اتفاق می‌افتد که میزان سرمایه درخواستی اصلا مطابقتی با مدل توسعه محصول ندارد.

قابلیت رشد و مزیت رقابتی

سرعت رشد هر محصول و کسب‌وکاری رابطه مستقیم با نوآوری و ایجاد نیاز در مشتری دارد. به هر میزانی که این مزیت در استارتاپ پررنگ‌تر باشد، محصول جذاب‌تر، با قابلیت رشد بالاتر و سودآوری بیشتر از نگاه سرمایه‌گذار محسوب خواهد شد.

استراتژی خروج و بازگشت سرمایه

اگر استراتژی محصول به صورت دقیق و منسجم ترسیم شده باشد باید زمان بازگشت سرمایه و استراتژی خروج از بازار در صورت شکست هم در آن لحاظ شده باشد.

برای هر سرمایه‌گذاری این نکته بسیار مهم است که به صورت دقیق زمان بازگشت سرمایه‌اش اطلاع داشته باشد و همچنین باید بداند که بنا به هر دلیلی استارتاپ با شکست مواجه شد چه استراتژی‌ای برای خروج به موقع از بازار و جلوگیری از ضرر در نظر گرفته شده است.

سودآوری استارتاپ‌

شاید این تصور به غلط در ذهن بسیاری از فعالین و سرمایه‌گذاران در حوزه استارتاپ شکل گرفته باشد که استارتاپ یعنی پول و هر کسب‌وکاری که اسم استارتاپ را یدک بکشد پول ساز است و یک شبه راه صد ساله را طی می‌کند!

این سوال درستی‌ست که باید از خودمان بپرسیم که استارتاپ سودمند چیست؟ اما از این سوال مهم‌تر این است که سودآوری آن تا چه زمانی ادامه دارد؟

برای رسیدن به این پاسخ‌ها باید فاکتورها و معیارهای بسیار زیاد و متنوعی را بررسی کنیم و با توجه به موقعیت و شرایط هر کسب‌وکار به جواب برسیم؛ اما اگر یک پاسخ کلی در مقابل همه استارتاپ‌ها بخواهیم بگوییم، چیزی نیست جر نقشه راه.

یکی از اصلی‌ترین ملاک‌ها برای اظهارنظر کلی درباره هر استارتاپی داشتن نقشه راه و یا همان برنامه استراتژیک است.

این برنامه استراتژیک دقیقا به شما نشان می‌دهد که باید از کجا شروع کنید و به کجا بروید، با چه مشکلاتی روبرو هستید و از چه مسیرهایی قرار است عبور کنید، رقبای تجاری شما که هستند و مشتریان هدف شما چه کسانی‌اند، چه مقدار سرمایه در هر مرحله از رشد نیاز دارید و بازگشت سرمایه و سودآوری شما چگونه است، و هزاران سوال دیگر از این دست سوال‌ها در نقشه راه یک کسب‌وکار که برای آن برنامه‌ریزی درستی تدوین شده باشد به درستی پاسخ داده شده‌اند.

پس بهتر است قبل از هر اقدامی برای راه‌اندازی یک کسب‌وکار و ورود برای سرمایه‌گذاری بر روی کسب‌وکارها، نقشه راه آنها را ترسیم کنید تا به راحتی بدانید از کجا شروع و به کجا خواهید رسید.

ریسک‌های سرمایه‌گذاری در استارتاپ‌

هر کسب‌وکاری که عوامل بیرونی بتوانند بر آن تاثیر بگذراند ریسک‌پذیر خواهد بود. در بعضی موارد تاثیر این عوامل بیرونی کمتر و در برخی موارد بیشتر است و بر کسی پوشیده نیست که تمام کسب‌وکارهایی که در حوزه استارتاپ فعالیت می‌کنند جزو دسته مشاغل با ریسک بالا محسوب می‌شوند و معمولا سرمایه‌گذاری در حوزه استارتاپ‌ها جزو گروه مشاغل با خطر و ریسک بالا به حساب می‌آیند.

تصمیم‌های دولتی

سیاست‌های دولتی هر لحظه ممکن است دستخوش تغییر شود. یکی از جذابیت‌ها برای سرمایه‌گذارن در بازارهای مختلف، میزان درصد تغییر قوانین و یا ثبات آن است.

به هر میزانی که این ثبات در بازارها ماندگارتر باشد، برای سرمایه‌گذاران جذاب‌تر و قابل قبول‌تر است. اتفاقات منطقه‌ای، قوانین بین‌المللی، سیاست‌های ملی و تغییر دولت‌ها از جمله عواملی هستند که باعث تغییر در تصمیم‌ها شده و مستقیم ممکن است بر بازار تاثیر بگذارند.

ابهام و عدم‌قطعیت

هر محصولی که در بازار عرضه می‌شود باید برای مشتریان و بازار کاملا شناخته شده و شفاف باشد. ابهام در ذات محصول و یا ابهام در زمان معرفی ممکن است به شکست منجر شود. سرمایه‌گذاران باید به این مهم توجه داشته باشند که اگر قطعیت در کسب‌وکاری وجود نداشته باشد ممکن است خطرات جبران ناپذیری را به آنها تحمیل کند.

ریسک محصول، بازار، مشتری

تصور کنید برای اولین بار می‌خواهید از خدمات و یا محصولی استفاده کنید که تا به حال آن را نه دیده‌اید و نه درباره‌اش شنیده‌اید، احتمال اینکه هر لحظه پشیمان شوید و سراغ همان خدمات و محصولات همیشگی بروید بسیار زیاد است.

اینجاست که وجه تمایز محصول و چگونگی معرفی و عرضه به بازار آن مهم می‌شود و باید در قبل از عرضه به مشتری به آن توجه ویژه‌ای داشته باشیم.

ریسک محصول در بازار و چگونگی برخورد و پذیرش نسبت به آن توسط مشتری دقیقا به همین شکل است که باید سرمایه‌گذاران به آن توجه کنند.

مشتریان به راحتی خرید می‌کنند، اما باید از محصول و یا خدمات مطمئن باشند و بدانند که وجه تمایز آن با نمونه‌های موجود برای آنها آورده دارد و می‌تواند از نظر مالی و یا هزینه‌ای توجیه‌پذیر باشد.

ضعف تیم فنی و اجرایی

از عوامل مهم و تاثیرگذار در موفقیت و یا شکست هر کسب‌وکاری تیم فنی و اجرایی آن است.

هرگونه ضعف و یا عدم توانایی در هر مرحله از شروع تا عرضه یک استارتاپ می‌تواند با شکست‌های جبران ناپذیری همراه باشد و از آن طرف توانایی تیم فنی و اجرای دقیق در ارائه محصول به مشتریان و بازار می‌تواند به رشد و موفقیت منجر شود.

شعار استارتاپ‌ها، ارائه خدمات متفاوت همراه با سهولت و کاهش هزینه‌ها است؛ این مهم محقق نخواهد شد مگر با استفاده درست از منابع و به کارگیری درست از نیروها.

پست های مرتبط

مشاهده
انتشار
1 بهمن 1402
ادامه مطالب >
مشاهده
انتشار
4 دی 1402
ادامه مطالب >
مشاهده
انتشار
9 مرداد 1402
ادامه مطالب >