یکی از روشهای جذب سرمایه برای استارتاپ، جذب سرمایه از سرمایهگذاری خطرپذیر است.
سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture Capital) یا به اختصار VC شکلی از سرمایهگذاری است که در طی آن افراد و شرکتها برای دستیابی به سودهای کلان بر روی پروژههای جدید و تازه تأسیس سرمایهگذاری میکنند.
این نوع از سرمایهگذاریها میتوانند سود کلانی به همراه داشته باشند، در عین حال خطر و ریسک بالایی هم دارند، به همین دلیل است که به آن سرمایهگذاری خطرپذیر گفته میشود.
در این نوشتار قصد داریم به بررسی دقیقتر سرمایهگذاری خطرپذیر بپردازیم. بنابراین پیشنهاد میکنیم تا پایان این نوشتار ما را همراهی کنید.
سرمایهگذاری خطرپذیر به چه نوع سرمایهگذاری گفته میشود؟
سرمایهگذاری خطرپذیر به سرمایهگذاری جسورانه و یا پر ریسک نیز معروف است و همگی اینها ترجمههایی از عبارت Venture Capital هستند. این نوع از سرمایهگذاری که حتی ممکن است شامل تأمین مالی هم نباشد، در مواردی که به آینده یک شرکت، ایده و یا پروژهای نوپا که در مراحل اولیه بوده و حتی ممکن است اعلام عمومی هم نشده باشد، توسط سرمایهگذاران و یا شرکتها انجام میشود.
در این نوع سرمایهگذاری با توجه به این که شرکت و یا پروژه مورد نظر نوپاست، هیچ گونه خروجی از وضعیت دقیق آن وجود ندارد. سرمایهگذاران با توجه به پیشبینی خود و ایدههایی که در خصوص پروژه مطرح شده است، بر روی آن سرمایهگذاری میکنند. با توجه به ماهیت ریسکی این نوع از سرمایهگذاری، به آن سرمایهگذاری خطرپذیر گفته میشود.
تأمین مالی این نوع از پروژهها معمولاً برای شرکتهای نوپایی است که سابقهای کمتر از دو سال دارند و در عین حال دسترسی به وامهای بانکی و یا سرمایه زیاد ندارند. در این شرایط سرمایهگذاران خطرپذیر صاحبان و سرمایهداران عمده این شرکتها خواهند بود.
سرمایهگذاری خطرپذیر چه تفاوتی با بقیه سرمایهگذاریها دارد؟
اگرچه همه سرمایهگذاریهایی که صورت میگیرد ریسک و خطرهای خاص خود را دارد، اما سرمایهگذاری خطرپذیر روی شرکتهای نو ظهوری انجام میشود که در ابتدای کار خود قرار دارند و سرمایه زیادی ندارند. این در حالی است که دیگر روشهای سرمایه گذاری عموماً در شرکتهایی سرمایهگذاری میکنند که رشد خود را کردهاند و در مراحل توسعه قرار دارند.
یکی از معروفترین سرمایهگذاریهای پرخطر سرمایهگذاری آرتور راک و تامی دیویس و دیگر سرمایه گذارانی است که بر روی شرکتهای سیلکون ولی (Silicon Valley) سرمایهگذاری کردند. این شرکتها امروزه بسیار توسعه یافته و نقش مهمی در صنعت کامپیوتر دارد.
روشهای جذب سرمایهگذار خطرپذیر
سرمایهگذاری خطرپذیر را میتوان یک صنعت در نظر گرفت. چهار رکن اصلی این صنعت کارآفرینان و نوآورانی که نیازمند تأمین مالی هستند، افراد سرمایهگذاری که قصد سودمندی و کسب منفعت مالی دارند، بانکهای سرمایهگذار رکن سوم و رکن چهارم نیز سرمایهگذاران خطرپذیر هستند.
نخستین قدم برای کسب و کار سرمایهگذاری خطرپذیر، ثبت یک طرح و ایده در یک شرکت دانشبنیان و یا استارتاپ است. در صورتی که سرمایهگذار خطرپذیر جذب ایده و یا طرح اولیه شرکت شود، خود مطالعاتی بعدی را برای بررسی نحوه کسب و کار، مدیریت محصولات و غیره را انجام خواهد داد.
با توجه به این که سرمایهگذاران خطرپذیر میتوانند سرمایههای و منابع مالی زیادی را برای شرکت تأمین کنند، جذب آنها میتوانند مهمترین گام برای توسعه یک ایده و یا طرح اولیه باشد. VC یا همان سرمایهگذاران پرخطر عموماً بر روی یک صنعت خاص متمرکز هستند و در صورتی که بخواهند بر روی طرحی سرمایهگذاری کنند از تحلیلگران و کارشناسانی حرفهای استفاده میکنند.
در صورتی که تحقیقات پایان یابد و نظر سرمایه گذار برای ایده اولیه مثبت باشد، فرد سرمایهگذار مقداری منابع مالی به شرکت تزریق میکند. در ازای این منابع مالی بخشی از سهام شرکت به او تعلق میگیرد. بقیه سرمایهها نیز رفتهرفته همزمان با پیشرفت پروژه به شرکت تزریق میشوند. البته در مواردی هم ممکن است کل سرمایه یکجا تزریق شود.
در انتهای دوره سرمایهگذاری و با رشد و توسعه شرکت، سایر سرمایهگذاران نیز رفتهرفته جذب استارتآپ شده و با سرمایهگذاری بخشی از سهام شرکت را کسب میکنند.
سرمایهگذاران خطرپذیر چگونه کسب سود میکنند؟
اکنون که با مفهوم سرمایهگذاری پرخطر و نحوه شکلگیری و جذب آن آشنا شدیم، نگاهی خواهیم داشت به این مسائل که چگونه سرمایهگذاران پرخطر درآمد کسب میکنند؟
سرمایهگذاران پرخطر بعد از اینکه جذب یک ایده نو و یا شرکت تازه تأسیسی شدند، تمام و یا بخشی از سرمایه شرکت را تأمین میکنند و در ازای آن بخشی از سهام شرکت را دریافت میکنند. سرمایهگذاران پرخطر گروه حرفهای خود را داشته و بر روی ایدههای نو و قابل رقابت در بازار سرمایهگذاری میکنند. این افراد بر روی محصولات و یا خدماتی سرمایهگذاری میکنند که پتانسیل و قدرت رشد بالایی دارند. این افراد با پذیرش ریسک سرمایهگذاری بر روی شرکتها نوبنیاد بخشی از سهام آنها را خریداری میکنند، در صورتی که شرکت مورد نظر رشد کند، سود بسیار هنگفت و عظیمی شامل حال سرمایهگذار خواهد شد.
استراتژی خروج
سرمایهگذاران خطرپذیر عموماً بعد از اینکه شرکت تا حدودی توسعه پیدا کند، سهام خود را فروخته و سود خود را دریافت و پروژه را ترک میکنند و به این ترتیب شرکت و استارتآپ دیگری را برای سرمایهگذاری جستجو میکنند.
درواقع سرمایهگذاران خطرپذیر در ابتدای پروژه به آن وارد شده و در یک بازه زمانی مورد نظر شرکت را ترک میکنند. با خروج سرمایهگذاران ریسکپذیر ممکن است چند حالت متفاوت اتفاق بیفتد. در حالت اول استارتآپ میتواند به روند رو به رشد خود ادامه دهد و مجدداً سود باشد. در یک حالت دیگر نیز ممکن است با خروج این سرمایهگذاران استارتآپ متحمل ضرر و زیان شود و حتی ممکن است کاملاً ورشکسته و تعطیل شود. به همین دلیل سرمایهگذاران پرخطر بهخوبی با نقاط خروج باید آشنا باشند و در موقع مناسبی پروژه را ترک کنند.
سرمایهگذاران خطرپذیر، به روشهای مختلفی سهام خود را نقد کرده و از پروژه خارج میشوند. در ادامه به برخی از این استراتژیهای خروج اشاره میکنیم:
ادغام و تملک (Mergers and Acquisitions)
شاید یکی از رایجترین روشهای خروج، ادغام و تملک باشد. احتمالاً شما نیز تا کنون شنیدهاید که شرکتی با شرکت دیگر ادغام شده است. در واقع ادغام یکی از مرسومترین روشهایی است که در طی آن سرمایهگذار با ادغام چند شرکت نوپا با دیگر شرکتها، امور مالی و جریانهای درآمدی خود را واحد سازی میکند.
در حالت ادغام شرکتی جدید تشکیل خواهد شد در حالی که در روش تملک همان شرکت قبلی ولی با سهامداران جدید به کار خویش ادامه میدهد.
البته گاهی هدف از ادغام و تملک صرفا حذف رقابت موجود میباشد.
فروش سهام در بورس (IPO or the sale after the IPO)
شاید یکی از بهترین حالتهای خروج برای سرمایهگذار خطرپذیر، عرضه اولیه سهام استارتاپ در بورس باشد البته احتمالش 1% میباشد که استارتاپی در بازار سهام عرضه عمومی شود.
تملیک (Acquisition)
در این حالت استارتاپ توسط شرکتی بزرگتر که در این حوزه فعالیت دارد با هدف استفاده از تکنولوژی و دادههایی هست که استارتاپ در اختیار دارد خریداری میشود.
این خرید میتواند در چند حالت اتفاق بیفتد، شرکت خریدار پول نقد در ازای سهام شرکت پرداخت نماید یا اینکه بخشی از سهام شرکتش را به اعضای تیم استارتاپی و سرمایهگذار اعطا نماید.
این نکته را هم باید مطرح نماییم که در این نوع خروج، طبق برنامه واگذاری تعیین شده مدیران و کارکنان کلیدی استارتاپ باید تا مدت مشخص شده در این برنامه با شرکت خریدار همکاری نمایند.
فروش سهام به کارآفرین و یا شرکتی دیگر (Trade Sale)
در این حالت سرمایهگذار سهام خویش را به کارآفرین یا شرکت دیگری میفروشد. شاید این موضوع خیلی ساده بنظر برسد ولی همبنیانگذاران استارتاپی تمایل چندانی به حضور افراد جدید ندارند و معمولا بندی در قراردادهای سرمایهگذاری استارتاپ قرار داده میشود تا سرمایهگذار امکان فروش سهام استارتاپ به گونهای که به استارتاپ لطمهای بزند نداشته باشد.
در وبینار نکات مهم قرارداد سرمایهگذاری استارتاپ این موارد را بررسی نمودهایم.
بازخرید سهام (Buy Back)
در این روش استارتاپ که به مرحله بلوغ رسیده، بنیانگذار استارتاپ یا شرکت، سهام سرمایهگذار خطرپذیر را میخرد.
پیشنیاز این نوع خروج وجود قرارداد سهام با اختیار فروش (Puttable Shares) میان سرمایهگذار خطرپذیر و بنیانگذار است.
چگونه میتوان سرمایهگذاران پرخطر را جذب کنیم؟
جذب سرمایه اولیه برای راه اندازی یک استارتآپ میتواند مهمترین بخش از استارتاپ شما باشد. برای اینکه بتوانید سرمایهگذاران پرخطر را برای سرمایهگذاری در استارتاپ خود راغب کنید بهتر است به اصول زیر توجه داشته باشید.
- اهداف خود را دقیق و واضح مشخص کنید. قبل از اینکه به یک شرکت VC نزدیک شوید، باید مطمئن شوید اهداف شرکت و استارتاپ شما به خوبی مشخص شده باشد.
- در زمان ایدهآل به شرکت vc نزدیک شوید. با توجه به اینکه فرآیند اخذ سرمایه اولیه ممکن است کند و زمانبر باشد، بهتر است در شرایطی برای جذب سرمایهگذار اقدام کنید که در فقر نقدینگی قرار نداشته باشید و تا یافتن یک سرمایهگذار مناسب بتوانید استارتآپ خود را سرپا نگه دارید.
- حرفهای باشید. هنگام مکاتبه با شرکتهای vc مطمئن باشید مکاتبات شما به صورت حرفهای و مختصر باشد. میتوانید برای این منظور از یک ویراستار حرفهای استفاده کنید. مکاتبات و روایات شما از طرح و ایده استارت آپ باید به نحوی باشید که سرمایهگذران را به سرمایهگذاری و برقراری ارتباط با شرکت شما متقاعد کند.
- چشم انداز مالی استارتاپ خود را مشخص کنید: یک چشم انداز مالی تعیین میکند که تا رسیدن به سودآوری به چه مقدار سرمایه نیاز دارید (یعنی به اصطلاح نقطه سر به سر را به دست آورید). اگر مدل نشان میدهد که شرکت برای بیش از 24 ماه سودآور نخواهد بود (مثلاً به دلیل فرآیند تحقیق و توسعه مداوم، توسعه محصول یا پوشش دهی برای برنامه – بدون اینکه هنوز هزینهای از کاربران دریافت کنید)، سرمایهگذاری را به چند دور تقسیم کنید و از سرمایهگذاران وجوه بخواهید. که برای 12-24 ماه آینده ادامه خواهد داشت. یک دوره کوتاهتر توصیه نمیشود، زیرا تقریباً بلافاصله باید دوباره در فرآیند یافتن سرمایهگذار شرکت کنید. همچنین توصیه نمیشود که سرمایه زیادی را جمعآوری کنید، زیرا آنها سهام شما را با ارزش کمتری نسبت به ارزشگذاری در دو سال رقیق میکنند. با این فرض که به لطف وجوه بهدستآمده از سرمایهگذاران، ارزش شرکت شما تا دور بعدی تأمین مالی افزایش مییابد.
- مدارک شرکت، ایده،طرح و یا استارت آپ خود را آماده داشته باشید. بررسی دقیق استارتاپ میتواند یک فرآیند طولانی باشد. مطمئن شوید که مدارک شما مرتب است و برای انواع سؤالاتی که از شما پرسیده میشود آمادهشدهاید. از نظر مدارک، شما به موارد زیر نیاز دارید:
- هرگونه توافق سهامداران
- قراردادهای کار و قراردادهای خدماتی
- قرارداد با مشتریان
- جدول سرپوش
- جزئیات سایر سرمایهگذاران
- چقدر آنها مالک هستند
- چه نوع سهامی دارند
- پیشبینیهای مالی و سالهای گذشته حسابهای قانونی
- مدیریت حسابهای قبل و بعد از سرمایهگذاری
- برنامههای فروش، بازاریابی و منابع انسانی
- لیستهای مشتریان
- برنامههای توسعه محصول، فروش و بازاریابی
- و …