این فرضیه که همیشه برای هر مدل کسبوکاری سرمایهگذار وجود دارد کاملا اشتباه است. شاید در کسبوکارهای سنتی این فرضیه تا حد بسیار زیادی درست باشد اما در مورد استارتاپها به هیچ عنوان صدق نمیکند. سرمایهگذاران حاضر به پذیرش کسبوکارها تحت هر شرایطی نیستند و آنها کاملا حساب شده و با برنامهریزی دقیق بر مبنای سودآوری تقریبا تضمینی نسبت به قبول همکاری پیش قدم میشوند.
در این میان موانعی هم وجود دارد که سرمایهگذار از ورود به استارتاپی منصرف و پشیمان شده و یا جذب کارآفرینان دیگر میشود.
حوزه کاری استارتاپ
کارآفرینان با توجه به علاقه و سلیقهای که در ذهنشان دارند ایدهها را خلق میکنند و سعی در پروش ایده و تبدیل کردن آن به یک محصول را دارند. هر ایده و یا کسبوکاری که شکل میگیرد ممکن است جامعیت نداشته باشد و با هر سلیقهای هماهنگ نشود.
در این میان سرمایهگذاران هم با همین دیدگاه وارد این بازار میشوند و حاضر به پذیرش سرمایهگذاری بر روی همه مدلهای استارتاپی نیستند.
ترکیب شرکا و سهامداران
شاید به جرات بتوان گفت که اولویت اول سرمایهگذاران برای ورود به هر کسبوکاری درصد شراکت، سهامداران اصلی و ذینفعان آن هستند.
سرمایهگذاران علاقه زیادی دارند با توجه به میزان سرمایهای که وارد میکنند بیشترین میزان شراکت را در کسبوکار به عهده بگیرند و این موضوع کاملا در تضاد با شرکای موجود و سهامداران است و ممکن است یکی از موانع مهم و اصلی برای عدم پذیرش سرمایهگذاری بر روی استارتاپ باشد.
پیشنهادهایی بالاتر از ارزش واقعی
برای توافق سرمایهگذاری مابین سرمایهگذار با کارآفرین پیشنهادهای مالی متفاوتی مطرح میشود، اگر این پیشنهادها براساس منطق و ارزشگذاری درست محصول نباشد، از طرف سرمایهگذار پذیرفته نخواهد شد.
از موانع پذیرفته نشدن سرمایهگذاری، پیشنهادهای غیرمعقول توسط مالکین ایده و کسبوکار است.
کارآفرینان با آیندهای که برای ایده و طرحشان متصور هستند، گاهی پیشنهادهایی بالاتر از ارزش واقعی و فعلی استارتاپ مطرح میکنند که این پیشنهاد با اصول مورد قبول سرمایهگذران در تضاد است.
غیر متوازن بودن درآمد به هزینه
باید بین هزینههای جاری و درآمدی که از کسبوکار به دست میآید توازنی برقرار باشد. سهمی که محصول در بازار دارد باید سودآوری معقولی و حتی جذابی را در بر داشته باشد تا بتواند برای سرمایهگذاران را جذب کند.
حتی اگر محصول در حال حاضر درآمدی مطابق با توقع صاحبان آن ندارد، باید برای جذب سرمایهگذار برنامه مدون و واقعبینانهای را تدوین کند تا سرمایهگذارها مجاب به پذیرش و ورود سرمایه داشته باشند.
فعالیت در بازارهای هدف
جذابیت در هر بازاری از نگاه افراد مختلف متفاوت است. این موضوع برای سرمایه گذاران هم کاملا صدق میکند و آنها گاهی سودآوری بالا را فدای علاقه و سلیقه شخصیشان میکنند.
سرمایهگذاران کمی شاید باشند که تنها به سودآوری و کسب سود با سرمایه در گردششان فکر میکنند اما تعداد زیاد دیگری در بازارهای هدف و مورد علاقه خودشان فعالیت میکنند.
استارتاپها باید به این موضوع مهم حتما توجه کنند که انتخاب درست بازار میتواند در آینده کاری و سودآوری و رشد محصولشان تاثیر مستقیم داشته باشد.
شکست در جذب سرمایه به دلیل ارزشگذاری نادرست
کارآفرینان با آیندهای که برای کسبوکارشان متصور هستند، محصولشان را ارزشگذاری میکنند. درصورتیکه در شرایط فعلی فاصله زیادی بین ارزش واقعی و ارزش پیشنهادی محصول و استارتاپ وجود دارد.
کمتر سرمایه گذاری وجود دارد که حاضر باشد برای آینده محصول و براساس مدل ذهنی کارآفرین سرمایه در اختیار کارآفرینان قرار بدهد.
استارتاپها برای اینکه بتوانند راحتتر در بازار فعالیت و سرمایه لازم را جذب کنند باید براساس اصول منطقی ارزشگذاری شوند و حتی اگر سودآوری و سهم جذابی را برای آینده خود متصور هستند، باید براساس اصول منطقی برنامه استراتژیک خود را تدوین و ارائه کنند.
همچنین بخوانید: روشهای ارزشگذاری استارتاپ
مشکلات حقوقی
مشکلات حقوقی و ساختاری در آینده هر کسبوکاری نقش اساسی را ایفا میکند. برای اینکه یک استارتاپ بتواند به راحتی در بازار فعالیت کند و مسیر رشد و پیشرفت را بدون مشکل طی کند، باید مشکلات حقوقی و ساختاری خود را در همان ابتدا شناسایی و برطرف کند. این مشکلات حقوقی گاهی بسیار کوچک بوده و به راحتی قابل حل است.
اما اگر مسائل حقوقی تاثیر مستقیم بر زیرساخت و بنیان شرکت داشته باشد، خطر جدی برای کسبوکار محسوب شده و هر لحظه احتمال شکست را بیشتر میکند.
گاهی این مسائل حقوقی ناشی از دستورات و قوانین دولتی ایجاد میشود و نقش کارآفرینان در پیروی از این قوانین ممکن است به شکست استارتاپ منجر شود. پس مطابقت با قوانین حقوقی در هر کسبوکاری از ضروریات و لازمه برتری در بازار است.
کارآفرینان به این نکته توجه کنند که سرمایه گذاری در کسبوکارهایی که شفافیت کمتری داشته باشند، از محبوبیت کمتری هم برخوردار است و سرمایهگذاران به دنبال کسب سودآوری با حداقل دردسر هستند.